بیورزونانس در خدمت سلامت زنان
در جهانی که بیماریها هر روز پیچیدهتر میشوند و مقاومت دارویی به شکلی نگرانکننده گسترش مییابد، من، دکتر حمید رضا طاهری یگانه، پدر علم بیورزونانس بر این باورم که زمان آن فرارسیده تا پزشکی نوین، نگاهی ریشهایتر و هوشمندانهتر به فرایند درمان داشته باشد؛ رویکردی که نه صرفاً بر سرکوب علائم، بلکه بر بازگرداندن تعادل طبیعی و فرکانسی بدن متمرکز باشد. در میان این روشها، علم بیورزونانس با تکیه بر درک الگوهای اطلاعاتی و فرکانسی بدن، افق تازهای پیش روی ما گشوده است.
این مقاله، تلاشی است در مسیر معرفی یک راهکار علمی و عملی برای درمان بیماریهای زنانه مقاوم به درمان؛ رویکردی که مبتنی بر تحریک هوشمند سیستم ایمنی بدن از راه بازآفرینی بیوفیزیکی الگوهای عفونت است. آنچه در این پژوهش میخوانید، تنها یک نظریه نیست؛ بلکه انعکاسی از سالها تجربه، آزمون و نتایج بالینی است که نشان میدهند ارتقای سلامت مغناطیسی میتواند فراتر از جایگزینی برای دارو، یک پارادایم نو در پزشکی آینده باشد.
اگر در جستوجوی راهی برای درمان پایدار، علمی و شخصیسازیشده هستید بهویژه در حوزه سلامت زنان، مطالعه این مقاله نقطهی آغاز مناسبی برای ورود به آینده پزشکی است.
درمان و ارتقای سلامت بیماری های عفونی زنان
بهبود عفونتهای مقاوم در دستگاه تناسلی زنانه معمولاً بسیار دشوار است. بنابراین، نیاز به استراتژیهای جدید برای مدیریت این دسته از بیماریها در حال افزایش است. به تازگی برخی پژوهشگران بر این نکته تأکید کردهاند که میکروارگانیسمها میتوانند سیگنالهای الکترومغناطیسی ویژهای از خود منتشر کنند. علاوهبراین، سیگنالهای الکترومغناطیسی میتوانند باعث ایجاد پاسخ ایمنی در بدن شوند.
هدف مطالعه پیشرو، بدست آوردن سیگنالهای الکترومغناطیسی از سوابهای نمونه برداری (که برای نمونه گیری از واژن زنان مبتلا به عفونتهای مقاوم به درمان دستگاه تناسلی زنانه بکار رفته بودند) و ارزیابی امکان ایجاد پاسخ ایمنی قدرتمند و پاک سازی این سیگنالها بود.
بیست ودو بیمار دچار عفونتهای مقاوم به بهبود دستگاه تناسلی که برای حداقل سه ماه پیش از شروع آزمایش از این مشکل رنج میبردند، در این پژوهش شرکت کردند. دستگاه الکتروپزشکی Matrix Med برای انجام فرایند انتقال اطلاعات الکترومغناطیسی بهکار گرفته شد. جهت ارزیابی میکروبها، نمونه برداری واژنی با استفاده از سواب در دو مرحله؛ پیش از شروع بهبود (پایه) و پس از هفت روز (پایان ارتقای سلامت) صورت گرفت.
از میان ۲۲ سواب نمونه برداری شده از بیماران پیش از شروع آزمایش، نتیجه آزمایش ارزیابی میکروبی ۱۵ مورد از آنها مثبت بود. از میان این ۱۵ نمونه مثبت اولیه، پس از یک هفته بهبود بیوفیزیکی، نتیجه ارزیابی میکروبی تنها دو مورد همچنان مثبت باقی ماند.
ارتقای سلامت بیوفیزیکی برای کنترل عفونتهای مقاوم به بهبود، یک ابزار کلینیکی مفید و امیدوارکننده به نظر میرسد.
بهبود عفونتهای مقاوم به ارتقای سلامت مغناطیسی در دستگاه تناسلی زنانه با استفاده از داروهای موضعی و سیستمیک (سراسری) گاهی بسیار دشوار است. بنابراین، نیاز به استراتژیهای نوین برای مدیریت اینگونه بیماریها بهطور فزایندهای در حال افزایش است.
بهتازگی، برخی پژوهشگران به این موضوع اشاره کردهاند که میکروارگانیسمها میتوانند سیگنالهای الکترومغناطیسی ویژهای از خود ساطع کنند. این احتمال مطرح شده است که آنها ممکن است از این سیگنالها برای اهداف ارتباطی استفاده کنند.
علاوه بر این، این نظریه نیز مورد بررسی قرار گرفته است که سیگنالهای الکترومغناطیسی میتوانند موجب تحریک پاسخ ایمنی از سوی دستگاه ایمنی بدن شوند، حتی زمانی که تنها اطلاعات این سیگنالها از طریق یک سیستم مایع به بدن منتقل شده باشد.
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی امکان استفاده از سیگنالهای الکترومغناطیسی موجود در سوابهای نمونهبرداریشده از واژن زنان بیمار( مبتلا به عفونتهای مقاوم به بهبود در دستگاه تناسلی) بهمنظور ایجاد یک پاسخ ایمنی قدرتمند و در نهایت حذف این نوع عفونتها در چارچوب ارتقای سلامت مغناطیسی بود.
برای دریافت اطلاعات بیشتر از دستگاه بیورزونانس می توانید مقاله مربوطه را مطالعه نمایید.
مواد و روش های بکارگیری سیگنال های الکترومغناطیسی
طراحی آزمایش
بیستودو بیمار زن مبتلا به عفونتهای مقاوم به بهبود در دستگاه تناسلی که برای حداقل سه ماه پیش از آغاز این آزمایش از این مشکل رنج میبردند، در این پژوهش شرکت کردند. داوطلبان پس از آگاهی یافتن از روند انجام آزمایش و تسلیم رضایتنامهی خود، در این پژوهش مشارکت نمودند.
جهت ارزیابی میکروبی پیش از شروع فرایند ارتقای سلامت مغناطیسی، با استفاده از سواب از واژن تکتک بیماران نمونهبرداری به عمل آمد. این مقادیر بهدستآمده بهعنوان مقادیر پایهای در نظر گرفته شدند.
نمونهبرداری واژنی با سواب جهت ارزیابی میکروبی، ۷ روز بعد (پس از پایان فرایند ارتقای سلامت مغناطیسی) نیز مجدداً صورت پذیرفت.
جمعیت مورد مطالعه
میانگین سن ۲۲ بیمار مبتلا به عفونتهای مقاوم به ارتقای سلامت مغناطیسی در دستگاه تناسلی برابر با ۳۳.۴ ± ۱۴.۵ سال بود (سن شرکتکنندگان بین ۲۱ تا ۷۱ سال بود).
معیار ورود به پژوهش شامل داشتن علائم عفونت دستگاه تناسلی، از جمله ترشح یا سوزش واژنی، بود که حداقل به مدت سه ماه ادامه داشته باشد.
میانگین مدت ابتلا به بیماری ۱۵.۷ ± ۱۵.۹ ماه محاسبه شد (مدت زمان ابتلا در شرکتکنندگان بین ۳ تا ۳۶ ماه متغیر بود).
بیماران همچنین باید نسبت به درمان دارویی متداول پاسخگو نبوده و در طی دوره انجام آزمایش تحت هیچگونه فرایند درمانی دیگری قرار نگرفته باشند.
انتقال اطلاعات الکترومغناطیسی با استفاده از سیستم های مایع
یک دستگاه الکتروپزشکی (Wegamed-Matrix Med، GmbH، اسن، آلمان) برای انجام روند تحویل اطلاعات الکترومغناطیسی بهکار گرفته شد. برای این منظور، سوابهایی که قبلاً نمونهبرداری از واژن با استفاده از آنها انجام گرفته بود، درون مارپیچ ورودی دستگاه قرار داده شدند.
یک سیستم مایع (سیستم مایع مورد استفاده، مکمل خوراکی Nomabit ساخت کشور ایتالیا بود) درون مارپیچ خروجی قرار داده شد؛ این مارپیچ، همانگونه که در پژوهشهای پیشین نیز مورد اشاره قرار گرفته است، برای این منظور در دستگاه تعبیه شده بود.
این دستگاه پزشکی از فرکانسهای پایین (بین ۰ تا ۲۰ kHz) و یک میدان مغناطیسی با شدتی مشابه شدت میدان مغناطیسی کره زمین با حداکثر ۵۰ µT استفاده میکند.
سیستم مایعی (Nomabit) که به این ترتیب حاوی اطلاعات الکترومغناطیسی شده بود، توسط خودِ بیمار مصرف شد. در نتیجه، امکان آن فراهم شد که اطلاعات درمان ثبتشده در مایع، مطابق برنامهی مشخص، طی یک هفته دریافت شود.
بر اساس پروتکل ارتقای سلامت مغناطیسی، در ابتدای هفته (دوشنبه) یک قطره مصرف شد و هر روز یک قطره به تعداد قطرهها افزوده شد تا در روز شنبه دوز دریافتی به شش قطره برسد؛ در آخرین روز هفته (یکشنبه)، هیچ دوزی دریافت نشد
ارزیابی میکروبی
نمونهبرداری از واژن با استفاده از سواب، برای ارزیابی بار میکروبی، پیش از شروع آزمایش (حالت پایه) و هفت روز بعد (پس از پایان فرایند ارتقای سلامت مغناطیسی که شامل تحویل اطلاعات الکترومغناطیسی از طریق سیستم مایع Nomabit به بدن، بر اساس پروتکل مشخص، انجام میشد) صورت گرفت.
ارزیابی میکروبی با هدف شناسایی حضور یا عدم حضور میکروارگانیسمهای زیر انجام شد:
Mycoplasma hominis، گونههای Chlamydia، Trichomonas vaginalis، Ureaplasma urealyticum، Escherichia coli، Staphylococcus aureus، Gardnerella vaginalis، Pseudomonas aeruginosa، Proteus، Neisseria gonorrhoeae، Streptococcus agalactiae، Enterococcus faecalis و Streptococcus beta-haemolyticus.
تحلیل آماری
جهت مقایسهی مقادیر بهدستآمده پیش و پس از فرایند ارتقای سلامت مغناطیسی، از آزمون t استفاده شد. سطح معناداری آماری (p-value) برابر با p < 0.05 تعیین گردید.
نتایج
تمامی بیماران شرکتکننده در این پژوهش، دورهی فرایند ارتقای سلامت مغناطیسی را بهطور کامل به پایان رساندند. هیچگونه عوارض جانبی از روش ارتقای سلامت مغناطیسی مورد استفاده گزارش نشد.
از میان ۲۲ سواب نمونهبرداریشده از بیماران، نتیجهی ارزیابی میکروبی ۱۵ عدد از آنها در ابتدا مثبت بود؛ ۱۸.۱۸% = (۱۵/۲۲). از میان این ۱۵ نمونه مثبت پیش از فرایند ارتقای سلامت مغناطیسی، پس از یک هفته درمان بیوفیزیکی، نتیجهی ارزیابی میکروبی تنها ۲ نفر از آنها مثبت بود؛ ۱۳.۳۳% = (۲/۱۵) (p = 0.0031).
بحث
نیاز به استراتژیهای جدید برای مدیریت عفونتهای مقاوم به درمان دستگاه تناسلی زنانه، انگیزه ما برای شروع این پژوهش بود. ما همچنین قصد داشتیم ارزیابی کنیم که آیا فرضیهی ایجاد پاسخ ایمنی سراسری از راه فعالسازی یک پاسخ ایمنی انتخابی ناشی از تقلید بیوفیزیکی عفونت میتواند اثربخشی بالینی داشته باشد یا خیر.
پیشینه فرضیهی مورد استفاده ما از یک سو نتایج پژوهشهایی بود که نشان میدادند میکروارگانیسمها میتوانند سیگنالهای الکترومغناطیسی ویژهای از خود ساطع نمایند و از سوی دیگر گزارشهای قبلی که مدارکی از اثربخشی زیستی انتقال الگوهای الکترومغناطیسی سیگنالها از راه سیستمهای مایع هم در آزمایشگاه و هم در آزمایشهای بالینی فراهم آورده بودند.
در صورتی که هر عامل ایجادکننده عفونت، الگوهای سیگنال الکترومغناطیسی ویژهی خود را داشته باشد، میتوان این الگو را با استفاده از یک دستگاه الکترونیکی ثبت و به سیستمهای مایع انتقال داد. به این ترتیب، تحویل متعاقب این اطلاعات به محیطهای کشت سلولی در مطالعات آزمایشگاهی یا به تمام ارگانیسمها در مطالعات بالینی ممکن شد.
بر اساس یافتههای این پژوهش، تایید میشود که تحویل اطلاعات الکترومغناطیسی از راه سیستمهای مایع ممکن و اثربخش است؛ حتی زمانی که الگوهای سیگنالها از نمونههای گرفتهشده از بافتهای زیستی بهدست آمده باشند، مانند سوابهای نمونهبرداری از واژن که در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفتند.
دادههای مقدماتی این پژوهش با فرضیهی امکان انجام “واکسیناسیون الکترومغناطیسی” که توسط آبراهام لیبوف توصیف شد، هماهنگی دارند.
بهبود های بیوالکترومغناطیسی میتوانند سیگنالهای موضعی و سیستمیک را بهصورت همزمان به بدن تحویل دهند و پدیده رزونانس بهعنوان عامل اصلی تأثیرگذاری آنها در نظر گرفته میشود.
پدیده رزونانس میتواند هم انتقال الگوی اطلاعات از محفظه ورودی به مایع موجود در محفظه خروجی — مانند انتقال اطلاعات نمونههای زیستی گرفتهشده از واژن به کمک سواب به سیستم مایع — و هم انتقال الگوی اطلاعات از سیستم مایع به تمام ارگانیسم را توصیف کند.
ما فرض را بر این میگیریم که هر دو تأثیرات موضعی و سراسری باعث ارتقای سلامت مغناطیسی و از بین رفتن میکروبها که در ارزیابی میکروبی سوابهای واژنی مشخص بود میشوند. دلیل این پیشامد فعالسازی سیستم ایمنی است.
فعالسازی پاسخ ایمنی از راه روند بیوفیزیکی میتواند جهت کنترل سایر مشکلات بالینی نیز استفاده شود. این موضوع در پژوهشهای بالینی صورتگرفته توسط سایر پژوهشگران روی بیماریهای عفونی مقاوم به ارتقای سلامت مغناطیسی، بیماریهای خودایمنی و بیماریهای آلرژیک گزارش شده است.
متدهای بیوفیزیکی همچنین میتوانند نماینده یک متد عملی امیدوارکننده در زمینه پزشکی شخصیشده باشند؛ زیرا که درمان کاملاً ویژهی هر فرد بیمار و در هر زمان است.
این ارتقای سلامت مغناطیسی روشی برای غلبه بر مقاومت دارویی است و استراتژی ارتقای سلامت مغناطیسی برای عفونتهای راجعه دستگاه تناسلی زنانه محسوب میشود. بهکارگیری این متد باعث ایجاد پاسخ مستقیم از سوی سیستم ایمنی هر بیمار میشود و به نوعی اجازه تقویت منابع فیزیولوژیکی درونی بدن برای ارتقای سلامت خود و خود-تنظیمی که به دلایلی غیرموثر بودهاند و در نتیجه عفونت بازگشت یا مقاومت در برابر روشهای ارتقای سلامت مغناطیسی متداول پیدا کرده است، میدهد.
درد کمر یکی دیگر از بیماری های رایج بین مردم می باشد که در علم بیورزونانس بدون استفاده از مواد شیمیایی قابل درمان است. برای اطلاعات بیشتر مقاله درمان درد کمر با استفاده از علم رزونانس رو مطالعه کنید.
نتیجه گیری
این پژوهش مقدماتی از نظریهای که به نام “واکسیناسیون الکترومغناطیسی” شناخته میشود و توسط آبراهام لیبوف پیشنهاد شده است، حمایت میکند. پارادایم بیوفیزیکی پیشنهادی برای استفاده در حوزه زیستشناسی و پزشکی، میتواند اثربخشی روشهای آزمایشگاهی و بالینی را تقویت کند و چشماندازهای جدیدی بهویژه در ارتقای سلامت مغناطیسی بیماریهای مزمن و مقاوم به درمان ایجاد کند. این دسته از بیماریها تبدیل به نگرانیهای نوظهوری در تمامی زمینههای پزشکی بالینی شدهاند. بنابراین، به نظر میرسد که یک ارتقای سلامت مغناطیسی برای کنترل عفونتهای مقاوم به درمان دستگاه تناسلی زنانه، ابزار ارتقای سلامت بالینی مناسبی برای متخصصان زنان و زایمان و سایر پزشکان باشد.
منابع
۱. Reguera, G., \When microbial conversation get physical,” Trends Microbiol.,
Vol. 19, No. 3, 105-103, 2011.
۲. Montagnier, L., J. Aissa, S. Ferris, J.-L. Montagnier, and C. Lavallee,
“Electromagnetic signals are produced by aqueous nanostructures derived from
bacterial DNA sequences,” Interdiscip. Sci., Vol. 1, No. 2, 81-90, 2009.
۳. Montagnier, L., J. Aissa, C. Lavall¶ee, M. Mbamy, J. Varon, and H. Chenal,
“Electromagnetic detection of HIV DNA in the blood of AIDS patients treated by
retroviral therapy,” Interdiscip. Sci., Vol. 1, No. 4, 245-253, 2009.
۴. Liboff, A. R., “Electromagnetic vaccination,” Med. Hypotheses, Vol. 79, No. 3,
۳۳۱-۳۳۳, ۲۰۱۲.
بیورزونانس یک روش بیوفیزیکی است که از امواج الکترومغناطیسی بدن برای شناسایی و تصحیح ناهماهنگیهای فرکانسی استفاده میکند. در بیماریهای زنانه، این روش میتواند بدون دارو و با تحریک پاسخ ایمنی، به ارتقای سلامت مغناطیسی و کاهش عفونتها کمک کند.
خیر. یکی از مزایای اصلی بیورزونانس، غیرتهاجمی بودن آن است. چون از دارو یا مواد شیمیایی استفاده نمیشود، عوارض جانبی خاصی گزارش نشده و روش ایمنی محسوب میشود.
خیر. اگرچه در این مقاله تمرکز بر درمان عفونتهای دستگاه تناسلی زنانه است، اما بیورزونانس در سایر بیماریهای مقاوم به درمان، مشکلات خودایمنی و حتی آلرژیها نیز کاربردهای بالینی دارد.